لغت نامه دهخدا
- حکومت اغنیا ؛ حکومت سرمایه داران.
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
اصحاب دولت. [ اَ ب ِ دَ / دُو ل َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کسانی که دارای دولت و مکنت باشند. ( ناظم الاطباء ) . خداوندان ثروت. توانگران. ثروتمندان. اغنیا. داراها. متمکنان :
ما خوشه چین خرمن اصحاب دولتیم
باری نگه کن ای که خداوند خرمنی.
سعدی ( طیبات ) .
و رجوع به صاحب دولت شود.
ما خوشه چین خرمن اصحاب دولتیم
باری نگه کن ای که خداوند خرمنی.
سعدی ( طیبات ) .
و رجوع به صاحب دولت شود.
بی نیازشان، توانمندان
بی نیازان، دارایان