دیکشنری
مترجم
بپرس
اغندن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
( آغندن )
آغندن. [ غ َ دَ ] ( مص ) آکندن.
آغندن. [ غ ُ دَ ] ( مص ) تر نهادن. خیساندن.
فرهنگ معین
( آغندن )
(غَ دَ ) (مص م . ) آکندن .
فرهنگ عمید
( آغندن )
آگندن، آکندن، انباشتن، پر کردن چیزی به زور.
پیشنهاد کاربران
آگندن و آلودن ( آ )
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها