اغنام

لغت نامه دهخدا

اغنام. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ غَنَم ، بز و گوسپندان. ( غیاث اللغات ). گوسپندان و بز.( آنندراج ). گله ها. ( منتهی الارب ). ج ِ غنم که بمعنی بزها و گوسپندان است و مفرد از خود ندارد. ( از اقرب الموارد ). غُنوم. اَغانِم. ( از اقرب الموارد ) : صهیل خیول و رغاء جمال و شهیق و زئیر سباع و کلاب و خوار بقور و ثغاء اغنام. ( جهانگشای جوینی ). || ( اِخ ) نام چند ستاره کوچک. ستارگان خرد که میان صورت قیقاوس و قطب واقعند. ( یادداشت بخط مؤلف ). و رجوع به قیقاوس در صور کواکب نفائس الفنون شود.

فرهنگ فارسی

گوسفندان، جمع غنم
( اسم ) جمع غنم گوسپندان گوسفندها و بزها .

فرهنگ عمید

= غَنم

پیشنهاد کاربران

بپرس