اغشاء

لغت نامه دهخدا

اغشاء. [ اِ ] ( ع مص ) فروپوشانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). برپوشانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). و منه قوله تعالی : «فاغشیناهم فهم لایبصرون » ( قرآن 9/36 ). ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). پوشیدن. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). || کور ساختن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( ناظم الاطباء ). پوشانیدن خدا بینائی کسی را و این معنی مجازی است : اغشی اﷲ علی بصره ؛ غطاه و هو مجاز. ( از اقرب الموارد ). || برآوردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بیاوردن. ( تاج المصادر بیهقی ). || فروافکندن کار بر کسی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). فروپوشانیدن کار بر کسی : غشیت فلاناً الامر و اغشیته ایاه اغشاءً؛ جعلته یغشاه. ( از اقرب الموارد ). || تاریک شدن شب : اغشی اللیل ؛ اظلم. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] (مص م . )پوشاندن ، پوشانیدن .

پیشنهاد کاربران

بپرس