اغثاء

لغت نامه دهخدا

اغثاء. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ غثّاء، بمعنی آب آورده و کفک و تباه و پوسیده از برگ درخت بکفک سیل آلوده و خراب شده. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). و رجوع به غثاء شود.

اغثاء. [ اِ ] ( ع مص ) برهم گرد آوردن سیل گیاه چراگاه را و بدمزه ساختن و درشورانیدن آن را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). غثا آوردن سیل و برهم گرد آوردن سیل گیاه چراگاه را و بدمزه ساختن و درشورانیدن آن را. ( آنندراج ). روی هم آوردن سیل چراگاه را و شیرینی آن را بردن : اغثی السیل المرتع؛ جمع بعضه الی بعض و اذهب حلاوته. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران