اغتیاب

لغت نامه دهخدا

اغتیاب. [ اِ ] ( ع مص )در غیبت افتادن و در بد گفتن کسی شدن سپس وی. ( منتهی الارب ). در غیبت افتادن و در غیاب کسی بد گفتن. و غیبت کردن خواه از نیکوئی گویند یا از بدی آن. ( ناظم الاطباء ). عیب کسی گفتن و از بدیهایی که دوست ندارد گفته شود یاد کردن هرچند درست باشد: اغتابه اغتیاباً؛عابه و ذکره بمایکره من العیوب و هو حق. ( از اقرب الموارد ). غیبت کردن یعنی از پس مردم بد گفتن. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). غیبت کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ). بد گفتن کسی را بعد از وی. در غیبت افتادن سپس کسی. ( آنندراج ). بدگویی در غیاب کسی. در پشت سر کسی بد گفتن. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) غیبت کردن در غیاب کسی بد گفتن .

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] (مص ل . ) پشت سر کسی بد گفتن ، غیبت کردن .

فرهنگ عمید

در غیبت افتادن، غیبت کردن، در غیاب کسی بد گفتن.

پیشنهاد کاربران

بپرس