اغتفاق. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) گرد گرفتن : اغتفق به ؛ گرد گرفت او را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). فراگرفتن : اغتفق به ؛ احاطه. ( از اقرب الموارد ).
اغتفاق. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) گرد گرفتن : اغتفق به ؛ گرد گرفت او را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . فراگرفتن : اغتفق به ؛ احاطه. ( از اقرب الموارد ) . منبع. لغت نامه دهخدا+ عکس و لینک