اغتصاب

لغت نامه دهخدا

اغتصاب. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) به ستم گرفتن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). غصب کردن و به ستم چیزی را گرفتن. ( فرهنگ نظام ). بزور و ستم چیزی را گرفتن. ( از اقرب الموارد ). || با زنی بعنف جماع کردن : اغتصبت المراءة نفسها؛ زنی بها کرهاً. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بزور گرفتن چیزی را غصب کردن
بخشم شدن

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) غصب کردن .

فرهنگ عمید

غصب کردن، به زور و ستم چیزی را گرفتن.

پیشنهاد کاربران

اِغتِصاب؛ به ستم گرفتن چیزی را، غصب کردن چیزی.
حکومت اغتصاب نقطه مقابل حکومت حق بر اساس نظر آیت الله نائینی است.

بپرس