اغبی.[ اَ با ] ( ع ص ) بهم پیچیده. یقال : غصن اغبی ؛ شاخ بهم پیچیده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ): غصن اغبی ؛ شاخ انبوه بهم پیچیده. ج ، غُبی. ( از اقرب الموارد ).