لغت نامه دهخدا
اغبرار. [ اِ ] ( ع مص ) نیک غبارناک شدن روز. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). سخت گردآلوده شدن روز. ( از اقرب الموارد ). || تیره رنگ شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تیره رنگ شدن و گردآلود شدن. ( آنندراج ). تیره رنگ گردیدن. ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ معین
(اِ بِ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - خاک آلود شدن ، گردآلود شدن . ۲ - تیره رنگ شدن ، خاک رنگ گشتن .
پیشنهاد کاربران
تیره گی، غبار آلودگی
غبار آلودگی
تیر ه رنگی، غبار آلودگی
تیره رنگی