اغباط

لغت نامه دهخدا

اغباط. [ اِ ] ( ع مص ) همیشه پالان بر پشت شتر داشتن.( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). پیوسته بار بر پشت ستور داشتن و آن را پائین نگذاشتن : اغبط فلان الرجل علی ظهر الدابة؛ ادامه علیها و لم یحطه عنها. ( از اقرب الموارد ). پیوسته داشتن پالان بر پشت ستور. ( المصادر زوزنی ). || پیوسته باریدن باران. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). همواره باریدن آسمان. یقال : اغبط علینا المطر. ( از اقرب الموارد ). || پوشانیدن گیاه زمین را و انبوه و با هم نزدیک شدن آن چندان که گوئی به یک دانه رسته. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). پوشانیدن نباتات زمین را. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران