اغالیده
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
سلیم
اغالیده: آشفته، بر انگیخته، هیجان زده، شورمند، بسته بندی شده، مهار شده
اغالیده: آشفته، بر انگیخته، هیجان زده، شورمند، بسته بندی شده، مهار شده
شوراندن
برانگیختن
اغوا کردن
تحریک کردن
. . . لکن بدروغ او را برمن آغالیده باشند. . .
کلیله و دمنه
برانگیختن
اغوا کردن
تحریک کردن
. . . لکن بدروغ او را برمن آغالیده باشند. . .
کلیله و دمنه