اعیب

لغت نامه دهخدا

اعیب. [ اُ ی َ ] ( اِخ ) موضعی است به یمن. و هو فُعَیل یا افعل. ( منتهی الارب ).یاقوت آرد: از ابوالحسین بن زنجی از نحویان بصره نقل است که در زبان عرب کلمه ای بر وزن فُعیَل نیست بجز «اعیب » و آن نام موضعی است به یمن. و بعقیده من [ یاقوت ] تصحیفی روی داده و بر وی اشتباه شده است و معروف بر این وزن کلمه «عُلیَب » است که موضعی است در راه یمن. و ذکر آن در بیت زیر از ابودَهبل آمده است :
فما ذرّ قرن الشمس حتی تبیّنت
بعلیب نخلا مشرفاً و مخیّما.
( از معجم البلدان ).

پیشنهاد کاربران