اعیا

لغت نامه دهخدا

اعیا. [ اَ ] ( ع ن تف ) درمانده تر. ( از المزهر ص 298 ).
- امثال :
اعیامن باقل و هو رجل من ایاد و قیل من ربیعه ...( المزهر ج 1 ص 298 ).
اعیا من ید فی رحم .

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) مانده کردن خسته کردن . ۲ - ( مصدر ) مانده شدن دشوار شدن کاربر کسی .
دمانده تر

فرهنگ عمید

۱. مانده کردن، خسته کردن، درمانده کردن کسی را در کار.
۲. دشوار شدن کار بر کسی.
۳. مانده شدن.

پیشنهاد کاربران

بپرس