لغت نامه دهخدا
- اعوان و انصار ؛ یاریگران و کمک کاران.
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع عون یاران یاریگران .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] اعوان یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای گفتار و کردار خارج از خطابه و مکمل تاثیر آن است.
واژه اعوان جمع عون است که در لغت به معنای انصار، یار و یاور آمده است. اعوان در اصطلاح علم منطق، رکن دوم خطابه (مقابل عمود) و به منزله هیئت قیاس و استدلال خطابی است و به معنای یک سلسله اقوال (گفتار ها)، افعال (کردار ها) و احوالی است که هرچند خارج از عمود، مواد قضایا و استدلال خطابی است، ولی شخص خطیب را بر اقناع شنوندگان کمک می کند؛ به دیگر بیان، اقوال و احوالی است که ذاتاً مُنْتِج و مثبِت مطلوب نیست، ولی برای اقناع شنوندگان مفید است، بدین گونه که خطیب را در تاثیرگذاری بهتر بر شنوندگان یاری می دهد و آنان را بر قبول سخنان خطیب آماده می سازد.
توضیح اصطلاح
خواجه نصیرالدین طوسی می گوید: «خطابت مشتمل بود بر دو چیز: یکی عمود و دیگری اعوان، و عمود قولی باشد که به حسب ظن منتج بالذات بود مطلوب را و اعوان اقوال و احوالی بود خارج از آن. اعوان اگر با زیرکی و روش خاصی توام نباشد آن را «نصرت» می گویند و اگر با زیرکی و روش خاصی توام باشد و شنونده را برای قبول مطلب آماده کند آن را «استدراجات» می گویند.
اقسام اعوان
اقسام اعوان عبارت است از: استدراجات، نصرت، اعوان فعلی و اعوان قولی.
مستندات مقاله
...
واژه اعوان جمع عون است که در لغت به معنای انصار، یار و یاور آمده است. اعوان در اصطلاح علم منطق، رکن دوم خطابه (مقابل عمود) و به منزله هیئت قیاس و استدلال خطابی است و به معنای یک سلسله اقوال (گفتار ها)، افعال (کردار ها) و احوالی است که هرچند خارج از عمود، مواد قضایا و استدلال خطابی است، ولی شخص خطیب را بر اقناع شنوندگان کمک می کند؛ به دیگر بیان، اقوال و احوالی است که ذاتاً مُنْتِج و مثبِت مطلوب نیست، ولی برای اقناع شنوندگان مفید است، بدین گونه که خطیب را در تاثیرگذاری بهتر بر شنوندگان یاری می دهد و آنان را بر قبول سخنان خطیب آماده می سازد.
توضیح اصطلاح
خواجه نصیرالدین طوسی می گوید: «خطابت مشتمل بود بر دو چیز: یکی عمود و دیگری اعوان، و عمود قولی باشد که به حسب ظن منتج بالذات بود مطلوب را و اعوان اقوال و احوالی بود خارج از آن. اعوان اگر با زیرکی و روش خاصی توام نباشد آن را «نصرت» می گویند و اگر با زیرکی و روش خاصی توام باشد و شنونده را برای قبول مطلب آماده کند آن را «استدراجات» می گویند.
اقسام اعوان
اقسام اعوان عبارت است از: استدراجات، نصرت، اعوان فعلی و اعوان قولی.
مستندات مقاله
...
wikifeqh: اعوان
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:خطابه
wikijoo: اعوان
پیشنهاد کاربران
نوزده اعوان:
دکتر شفیعی کدکنی در مورد " نوزده اعوان" می نویسد : ( ( نوزده اعوان اشاره است به :
وَمَا أَدْرَاکَ مَا سَقَرُ / لَا تُبْقِی وَلَا تَذَرُ/ لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ/ عَلَیْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ
... [مشاهده متن کامل]
و تو چه دانی که آن سقر چیست/ نه باقی می گذارد و نه رها می کند/ پوستها را سیاه می گرداند/ [و] بر آن [دوزخ] نوزده [نگهبان] است. ( مدثر 27 - 30 ) اعوان در اینجا کارگزاران دوزخ هستند . ) )
( ( مالک خود باش همچون مالک دوزخ از آنک
تا نگیرد نوزده اَعوانش در حشرت اسیر ) )
( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ۱۳۸۳، ص 388. )
دکتر شفیعی کدکنی در مورد " نوزده اعوان" می نویسد : ( ( نوزده اعوان اشاره است به :
وَمَا أَدْرَاکَ مَا سَقَرُ / لَا تُبْقِی وَلَا تَذَرُ/ لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ/ عَلَیْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ
... [مشاهده متن کامل]
و تو چه دانی که آن سقر چیست/ نه باقی می گذارد و نه رها می کند/ پوستها را سیاه می گرداند/ [و] بر آن [دوزخ] نوزده [نگهبان] است. ( مدثر 27 - 30 ) اعوان در اینجا کارگزاران دوزخ هستند . ) )
( ( مالک خود باش همچون مالک دوزخ از آنک
تا نگیرد نوزده اَعوانش در حشرت اسیر ) )
( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ۱۳۸۳، ص 388. )