اعهاء

لغت نامه دهخدا

اعهاء. [ اِ ] ( ع مص ) خداوند شتران آفت رسیده گردیدن :اعهی اعهاء. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || بمال کسی آفت رسیدن : اعهی الرجل اعهاء( واوی ). وقعت فی ماله العاهة. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران