اعنات
لغت نامه دهخدا
چشم بدت دور ای بدیعشمائل بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - برنج افکندن رنجانیدن آزردن . ۲ - در کاری دشوار انداختن . ۳ - لزوم مالایلزم .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] رنجانیدن، به رنج انداختن.
۳. [قدیمی] کسی را در کار دشوار افکندن.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] یکی از اصطلاحات ادبیات فارسی اعنات می باشد. که در لغت به معنی «خود را به دشواری افکندن» و در اصطلاح علم بدیع آن است که شاعر یا نویسنده، به منظور آرایشِ سخن، خود را ملزم به رعایت چیزی کند که رعایت آن لزومی نداشته باشد.
وجه تسمیۀ این صنعت به اعنات آن است که شاعر یا نویسنده رنجی را برخود هموار می کند که اگر نکند، خرده ای بر وی نیست.اعنات چندین صنعت بدیعی را در برمی گیرد، امّا ارباب بلاغت آن را به دو نوع مخصوص دانسته و انواع دیگر را نامی جداگانه نهاده اند؛ همچون: حَذْف، تشریع، ذوقافیتین، جامع الحروف.این صنعت را «لُزوم مالایلْزم»، «اِعتاب»، «التزام»، «اِلتِزام مالا یلْزم»، «تَضییق» و «تشدید» نیز گفته اند.
انواع اعنات
۱- رعایت حرف یا حروفی در قوافی یا در فواصل و اسجاع که رعایت آن ها در علم قافیه لزومی نداشته باشد، مانند رعایت حرف «سین» در این بیت:از روی تو چون کرد صبا طرّه به یک سو •••• فــــریاد بــرآورد شبِ غـالیه گـــیسو (شمس طبی)۲- رعایت کلمه یا کلماتی به طریق تکرار یا با آوردن نظایر آن در هر بیت یا در هر مصراع از یک شعر، مانند رعایت نام یک شهر، یک روز، یک گل و یک عنصر در هر مصراع از این رباعی:در مرو پَـریـر لاله آتش انگــیخت •••• دی نیلوفـــر به بلخ در آب گــریختدر خاک نیشابور گل افروز شـکفت •••• فردا به هری باد سمن خواهد بیخت (لطف الله نیشابوری)
کتب برجسته اعنات
در ادبیات عرب، "لزومیات" ابوالعلاء معرّی و در ادبیات فارسی "تجنیسات" کاتبی نیشابوری و "سحر حلال" اهلی شیرازی از جمله کتاب هایی است که صنعت اعنات در سراسر آنها رعایت شده است.
دانش نامه زبان و ادب فارسی، سعادت، اسماعیل، تهران، سازمان انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴، ج۱، ص۴۶۷.
...
وجه تسمیۀ این صنعت به اعنات آن است که شاعر یا نویسنده رنجی را برخود هموار می کند که اگر نکند، خرده ای بر وی نیست.اعنات چندین صنعت بدیعی را در برمی گیرد، امّا ارباب بلاغت آن را به دو نوع مخصوص دانسته و انواع دیگر را نامی جداگانه نهاده اند؛ همچون: حَذْف، تشریع، ذوقافیتین، جامع الحروف.این صنعت را «لُزوم مالایلْزم»، «اِعتاب»، «التزام»، «اِلتِزام مالا یلْزم»، «تَضییق» و «تشدید» نیز گفته اند.
انواع اعنات
۱- رعایت حرف یا حروفی در قوافی یا در فواصل و اسجاع که رعایت آن ها در علم قافیه لزومی نداشته باشد، مانند رعایت حرف «سین» در این بیت:از روی تو چون کرد صبا طرّه به یک سو •••• فــــریاد بــرآورد شبِ غـالیه گـــیسو (شمس طبی)۲- رعایت کلمه یا کلماتی به طریق تکرار یا با آوردن نظایر آن در هر بیت یا در هر مصراع از یک شعر، مانند رعایت نام یک شهر، یک روز، یک گل و یک عنصر در هر مصراع از این رباعی:در مرو پَـریـر لاله آتش انگــیخت •••• دی نیلوفـــر به بلخ در آب گــریختدر خاک نیشابور گل افروز شـکفت •••• فردا به هری باد سمن خواهد بیخت (لطف الله نیشابوری)
کتب برجسته اعنات
در ادبیات عرب، "لزومیات" ابوالعلاء معرّی و در ادبیات فارسی "تجنیسات" کاتبی نیشابوری و "سحر حلال" اهلی شیرازی از جمله کتاب هایی است که صنعت اعنات در سراسر آنها رعایت شده است.
دانش نامه زبان و ادب فارسی، سعادت، اسماعیل، تهران، سازمان انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴، ج۱، ص۴۶۷.
...
wikifeqh: اعنات
دانشنامه آزاد فارسی
اِعْنات
(به معنایخود را به سختی افکندن؛ یا: لزوم مالایُلْزَم؛ التزام) اصطلاحی در بدیع. به موجب آن سخنگو خود را به تکرار حرف، کلمه و تعبیری ملزم کند که در اصل لازم نباشد: اگر موری سخن گوید و گر مویی روان دارد/من آن مور سخنگویم، من آن مویم که جان دارد/تنم چون سایۀ مویی است و دل چون دیدۀ موران/ز هجر غالیه مویی که چون موران میان دارد (عمعق بخارایی).
(به معنایخود را به سختی افکندن؛ یا: لزوم مالایُلْزَم؛ التزام) اصطلاحی در بدیع. به موجب آن سخنگو خود را به تکرار حرف، کلمه و تعبیری ملزم کند که در اصل لازم نباشد: اگر موری سخن گوید و گر مویی روان دارد/من آن مور سخنگویم، من آن مویم که جان دارد/تنم چون سایۀ مویی است و دل چون دیدۀ موران/ز هجر غالیه مویی که چون موران میان دارد (عمعق بخارایی).
wikijoo: اعنات
پیشنهاد کاربران
به دشواری افکندن
سخت گرفتن
در سختی انداختن
سخت گیری کردن
سخت گرفتن
در سختی انداختن
سخت گیری کردن