اعمال زور


معنی انگلیسی:
coercion, power politics, siege, arm-twisting, using force

مترادف ها

impressment (اسم)
جدیت، حرارت، مصادره، اعمال زور، بکار اجباری گماری، اثر گذاری

exertion (اسم)
تقلا، اعمال زور، ثقل

فارسی به عربی

عمل

پیشنهاد کاربران

بپرس