اعلان کردن


معنی انگلیسی:
advertise, advertize, proclaim

لغت نامه دهخدا

اعلان کردن. [ اِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) علنی کردن. آشکارا کردن. ظاهر کردن. اعلام کردن. اظهار کردن. آگهی کردن.

فرهنگ فارسی

علنی کردن آشکارا کردن

مترادف ها

declare (فعل)
اعلام کردن، گفتن، اعلان کردن، اظهار کردن، اظهار داشتن، شناساندن

give out (فعل)
توزیع کردن، اعلان کردن، پخش کردن، بیرون دادن، تمام شدن، کسر امدن

advertise (فعل)
اگهی دادن، اعلان کردن، انتشار دادن

announce (فعل)
اگهی دادن، اعلان کردن، انتشار دادن، خبر دادن، اشکار کردن، اخطار کردن، مدرک دادن

proclaim (فعل)
اعلان کردن، جار زدن، قبلا اعلام کردن، علنا اظهار داشتن

پیشنهاد کاربران

بپرس