اعقام. [ اِ ] ( ع مص ) نازاینده کردن. ( آنندراج ). نازاینده کردن ، یقال : اعقم اﷲ رحمنا فعقمت. ( منتهی الارب ). نازاینده گردانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). نازا کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ).