اعقار
لغت نامه دهخدا
اعقار. [ اَ ]( ع اِ ) ج ِ عُقر، بمعنی دنباله حوض یا جای آب خوردن ستور از آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).ج ِ عُقر، بمعنی نازایی و کابین زن و میان خانه و اصل آن و بهترین جای خانه و بهترین بیت از قصیده و جز آن. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به عُقر شود. || نام درختی است. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید