اعفار

لغت نامه دهخدا

اعفار. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ عُفر، بمعنی مرد دلیر چست و شاطر و سطبر درشت اندام و توانا و شب هفتم و هشتم و نهم ماه. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). ج ِ عُفر، بمعنی خوک نر یا مطلق خوک و یا بچه آن و مرد دلیر جلد. ( از اقرب الموارد ). || ج ِ عَفَر، بمعنی روی زمین و خاک. ( از اقرب الموارد ). ج ِ عَفْر و عَفَر، بمعنی خاک و روی خاک. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). و رجوع به عفر شود.

پیشنهاد کاربران