معنی اصطلاح -> اعصاب برای کسی نگذاشتنکسی را ناآرام / عصبانی / پریشان کردنمثال: گفتم: "خانم این قدر قُر نزن، اعصاب برام نگذاشتی !" ولی مگر ول کن بود.