اعسر

لغت نامه دهخدا

اعسر. [ اَ س َ ] ( ع ص ) چپه دست. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). آنکه با دست چپ کار کند. ( از متن اللغة ). کسی که با دست چپ کار کند. مؤنث : عَسْرا. ج ، عُسر، عُسران. ( از اقرب الموارد ). چپ ، ( المصادر زوزنی ) ( مهذب الاسماء نسخه خطی ). چپ مقابل یسر. ( یادداشت بخط مؤلف ). || حمام اعسر؛ کبوتر که در بال چپ آن سپیدی باشد. ( منتهی الارب ) ( از متن اللغة )( ناظم الاطباء ). || یوم اعسر؛ روز سخت یا روز بد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). روز شوم. ( از متن اللغة ). روز سخت یا روز شوم. ( از اقرب الموارد ).
|| ( ن تف ) دشوارتر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). نعت تفضیلی از عسرت. سخت تر. دشوارتر. مشکل تر. ( یادداشت بخط مؤلف ): الا انه [ جشیش ] اعسر استمراء... ( ابن البیطار ).

فرهنگ فارسی

چپه دست . آنکه با دست چپ کار کند

پیشنهاد کاربران

بپرس