اعرض
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی أَعْرِضْ: بگذر
معنی أَعْرَضَ: صرف نظر کرد-روگرداند(کلمه عرض در مقابل طول است ، و در اصل در مورد اجسام به کار میرفته ، سپس در غیر اجسام نیز استعمال شده و معنای اعرض این است که عرض خود را نشان داد (روی خود برگردانید) )
معنی عَارِضٌ: ابری که ناگهان بر کرانه افق پیدا گشته ، و به تدریج همه آسمان را میپوشاند
ریشه کلمه:
عرض (۷۸ بار)
معنی أَعْرَضَ: صرف نظر کرد-روگرداند(کلمه عرض در مقابل طول است ، و در اصل در مورد اجسام به کار میرفته ، سپس در غیر اجسام نیز استعمال شده و معنای اعرض این است که عرض خود را نشان داد (روی خود برگردانید) )
معنی عَارِضٌ: ابری که ناگهان بر کرانه افق پیدا گشته ، و به تدریج همه آسمان را میپوشاند
ریشه کلمه:
عرض (۷۸ بار)
wikialkb: أَعْرِض
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید