اعراض کلی

لغت نامه دهخدا

اعراض کلی. [ اَ ض ِ ک ُل ْ لی ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چیزهایی که هم موجود در موضوع و هم مقول بر موضوع وصفی باشد. مؤلف اساس الاقتباس آرد: بعد از این گویند: چیزها از چهارگونه خالی نباشد: یا هم موجود در موضوع و هم مقول بر موضوع باشد و آن اعراض کلی بود و یا نه موجود در موضوع و نه مقول بر موضوع بود و آن جواهر جزوی باشد ویا موجود در موضوع بود و مقول بر موضوع نبود و آن اعراض جزوی بود و یا موجود در موضوع نبود و مقول بر موضوع بود و آن جواهر کلی باشد. ( اساس الاقتباس ص 37 ).

فرهنگ فارسی

چیزیهایی که هم موجود در موضوع و هم مقول بر موضوع وصفی باشد .

پیشنهاد کاربران

بپرس