[ویکی فقه] اعراض ذاتی در منطق به معنای محمولی است که لحوق آن برای موضوع، به حسب ذات موضوع بوده باشد.
عرض ذاتی عبارت از محمولی است که لحوق آن برای موضوع، به حسب ذات موضوع بوده، نه به سبب امری عامّ تر یا خاصّ تر از موضوع مانند حرکت ارادی نسبت به حیوان. یعنی حرکت ارادی که از اعراض ذاتی حیوان است، عروضش بر حیوان نه به سبب امری عامّ تر (مثلا جسمیّت) است، و نه بسبب امری خاصّ تر (مثلا اسب یا آهو بودن) است، بلکه ذات حیوان یعنی خود حیوان اقتضای حرکت ارادی دارد.
معنای ذاتی
ذاتی در این مورد به آن معنی که در باب ایساغوجی بکار می رود و به معنی جزء ماهیّت و مقوّم ماهیّت و مقابل عرضی است، نیست. بلکه به معنی منسوب به ذات و ناشی از ذات و مختصّ به ذات است و گاه نیز از آن به آثار ذاتی و احوال ذاتی تعبیر می شود.اگر بخواهیم رسمی ایراد کنیم که شامل هردو ذاتی (ذاتی باب ایساغوجی و ذاتی باب برهان) باشد، می توانیم بگوئیم «ذاتی آن است که یا در حدّ موضوع داخل باشد، یا موضوع در حدّ آن داخل باشد». آن ذاتی که در حدّ موضوع داخل است همان ذاتی باب ایساغوجی یعنی مقوّم ماهیّت است. مثلا حیوان که محمول است برای انسان داخل در حدّ آن است که "الانسان حیوان ناطق". در صورتی که ضحک که عرض ذاتی انسان است، انسان در تعریف آن داخل است.
اعراض ذاتی موضوع علوم
باید دانست که وقتی در تعریف موضوع علوم مختلف می گویند: موضوع هر علم آن چیزی است که در آن علم از اعراض ذاتی آن بحث می شود، قلمرو ذاتی در این تعریف از ذاتی باب برهان وسیع تر است.زیرا اعراض ذاتی موضوع هر علم همچنان که بر موضوع علم حمل می شود، بر انواعی هم که در تحت آن است حمل می شود و بدین تعبیر حدّ عرض ذاتی شامل نفس موضوع نیست، بلکه شامل جنس آن است. مثلا وقتی تساوی زوایای مثلث با دو قائمه را بر مثلث متساوی السّاقین حمل کنند، حدّ این محمول مشتمل بر موضوع آن ، که مثلث متساوی السّاقین است، نیست بلکه مشتمل بر جنس آن است یعنی بر مثلث.همچنین بعضی اعراض بر بعضی دیگر حمل می شود، و بر انواعی که در تحت بعضی باشد، نیز حمل می شود و در این صورت حدّ محمول شامل موضوع نتواند بود، بلکه شامل معروض موضوع یا شامل معروض جنس موضوع می باشد. مثلا در علم حساب، موضوع علم عدد است و زوج و فرد، عرض ذاتی عدد است. همچنین ناقص و زائد و تامّ نیز عرض ذاتی عدد است.حال در علم ریاضی گاه می گوئیم عدد زوج است و گاه می گوئیم ۸ که نوعی عدد است زوج است و گاه می گوئیم عدد فرد ناقص است و گاه می گوئیم عدد زوج الزّوج ناقص است.در صورت اوّل (یعنی در قضیه «عدد زوج است») عرض ذاتی زوج بر موضوع حمل شده است و در صورت دوم (یعنی در قضیه «۸ زوج است») عرض ذاتی بر نوعی از انواع موضوع، و در صورت سوم (یعنی در قضیه «عدد فرد ناقص است») بر عرضی ذاتی دیگر برای موضوع و در صورت چهارم (یعنی زوج الزّوج ناقص است) بر نوعی از انواع که در تحت عرض دیگری از موضوع است. (یعنی زوج الزّوج نوعی است از زوج). و این محمولات در هر چهار صورت مشتمل بر عدد است که تنها در قضیه اوّل (عدد زوج است) موضوع قضیّه است. در صورتی که در قضیه دوم (۸ زوج است) عدد جنس موضوع است (یعنی عدد جنس است برای ۸) و در قضیه سوم (فرد ناقص است) عدد معروض موضوع است (یعنی معروض فرد است) و در قضیه چهارم (یعنی زوج الزّوج ناقص است) عدد معروض جنس موضوع است (یعنی معروض زوج است)و تمامی این محمولات را در این علم نسبت به موضوعاتشان اعراض ذاتی می نامند. اگرچه عرض ذاتی حقیقی همان محمول نخستین است.
حالات مختلف
...
عرض ذاتی عبارت از محمولی است که لحوق آن برای موضوع، به حسب ذات موضوع بوده، نه به سبب امری عامّ تر یا خاصّ تر از موضوع مانند حرکت ارادی نسبت به حیوان. یعنی حرکت ارادی که از اعراض ذاتی حیوان است، عروضش بر حیوان نه به سبب امری عامّ تر (مثلا جسمیّت) است، و نه بسبب امری خاصّ تر (مثلا اسب یا آهو بودن) است، بلکه ذات حیوان یعنی خود حیوان اقتضای حرکت ارادی دارد.
معنای ذاتی
ذاتی در این مورد به آن معنی که در باب ایساغوجی بکار می رود و به معنی جزء ماهیّت و مقوّم ماهیّت و مقابل عرضی است، نیست. بلکه به معنی منسوب به ذات و ناشی از ذات و مختصّ به ذات است و گاه نیز از آن به آثار ذاتی و احوال ذاتی تعبیر می شود.اگر بخواهیم رسمی ایراد کنیم که شامل هردو ذاتی (ذاتی باب ایساغوجی و ذاتی باب برهان) باشد، می توانیم بگوئیم «ذاتی آن است که یا در حدّ موضوع داخل باشد، یا موضوع در حدّ آن داخل باشد». آن ذاتی که در حدّ موضوع داخل است همان ذاتی باب ایساغوجی یعنی مقوّم ماهیّت است. مثلا حیوان که محمول است برای انسان داخل در حدّ آن است که "الانسان حیوان ناطق". در صورتی که ضحک که عرض ذاتی انسان است، انسان در تعریف آن داخل است.
اعراض ذاتی موضوع علوم
باید دانست که وقتی در تعریف موضوع علوم مختلف می گویند: موضوع هر علم آن چیزی است که در آن علم از اعراض ذاتی آن بحث می شود، قلمرو ذاتی در این تعریف از ذاتی باب برهان وسیع تر است.زیرا اعراض ذاتی موضوع هر علم همچنان که بر موضوع علم حمل می شود، بر انواعی هم که در تحت آن است حمل می شود و بدین تعبیر حدّ عرض ذاتی شامل نفس موضوع نیست، بلکه شامل جنس آن است. مثلا وقتی تساوی زوایای مثلث با دو قائمه را بر مثلث متساوی السّاقین حمل کنند، حدّ این محمول مشتمل بر موضوع آن ، که مثلث متساوی السّاقین است، نیست بلکه مشتمل بر جنس آن است یعنی بر مثلث.همچنین بعضی اعراض بر بعضی دیگر حمل می شود، و بر انواعی که در تحت بعضی باشد، نیز حمل می شود و در این صورت حدّ محمول شامل موضوع نتواند بود، بلکه شامل معروض موضوع یا شامل معروض جنس موضوع می باشد. مثلا در علم حساب، موضوع علم عدد است و زوج و فرد، عرض ذاتی عدد است. همچنین ناقص و زائد و تامّ نیز عرض ذاتی عدد است.حال در علم ریاضی گاه می گوئیم عدد زوج است و گاه می گوئیم ۸ که نوعی عدد است زوج است و گاه می گوئیم عدد فرد ناقص است و گاه می گوئیم عدد زوج الزّوج ناقص است.در صورت اوّل (یعنی در قضیه «عدد زوج است») عرض ذاتی زوج بر موضوع حمل شده است و در صورت دوم (یعنی در قضیه «۸ زوج است») عرض ذاتی بر نوعی از انواع موضوع، و در صورت سوم (یعنی در قضیه «عدد فرد ناقص است») بر عرضی ذاتی دیگر برای موضوع و در صورت چهارم (یعنی زوج الزّوج ناقص است) بر نوعی از انواع که در تحت عرض دیگری از موضوع است. (یعنی زوج الزّوج نوعی است از زوج). و این محمولات در هر چهار صورت مشتمل بر عدد است که تنها در قضیه اوّل (عدد زوج است) موضوع قضیّه است. در صورتی که در قضیه دوم (۸ زوج است) عدد جنس موضوع است (یعنی عدد جنس است برای ۸) و در قضیه سوم (فرد ناقص است) عدد معروض موضوع است (یعنی معروض فرد است) و در قضیه چهارم (یعنی زوج الزّوج ناقص است) عدد معروض جنس موضوع است (یعنی معروض زوج است)و تمامی این محمولات را در این علم نسبت به موضوعاتشان اعراض ذاتی می نامند. اگرچه عرض ذاتی حقیقی همان محمول نخستین است.
حالات مختلف
...
wikifeqh: اعراض_ذاتی