اعذاء. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ عِذی ، بمعنی کشت دشتی که از باران آب خورد. دیم. دیمی. ( از منتهی الارب ) ( از معجم البلدان ذیل کلمه ذره ): و زروعها اعذاء و یسمون الاعذاء العثری و هو الذی لایسقی. ( معجم البلدان ذیل کلمه ذره ). و زروعهم و مباطخهم اعذاء. ( معجم البلدان ذیل بغ شور ). و زروعها [ زروع فلسطین ] اعذاءالا نابلس فان بها میاهاً جاریة. ( یادداشت مؤلف ).