اعتمید. [ اِ ت ِ ] ( از ع ، مص ) تکیه کردن بر پشت و وثوق و اطمینان. ( ناظم الاطباء ). همان اعتماد است که در فارسی الف ممال به یا شده است : گذشت آن کز آن چرخ با اعتمید چو شب دور باشی ز روز سفید.
اثیر اخسیکتی.
که دایم چو دارای با اعتمید شتابد سویم چون بمقصد امید.
اثیر اخسیکتی.
پیشنهاد کاربران
اعتماد کردن تکیه کردن پشت گرمی نمودن بر زن و بر فعل زن دل می نهید عقل ناقص وانگهانی اعتمید ✏ �مولانا�