اعتلاف

لغت نامه دهخدا

اعتلاف. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) علف خوردن ستور. ( از ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب )( آنندراج ). علف خوردن. ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). علف خوردن چارپایان. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

علف خوردن ستور . علف خوردن

پیشنهاد کاربران

به علوفه ها یا علف های زیادی در اراضی مزروعی گفته می شود.

بپرس