اعتبارنامه
/~e~tebArnAme/
برابر پارسی: استوارنامه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (سیاسی ) معرفی نامه و حکم انتصاب سفیر یا وزیرمختار که از طرف دولت صادر می شود تا در کشور دیگر به رئیس آن کشور ارائه دهد، استوارنامه.
فرهنگستان زبان و ادب
مترادف ها
اعتبار اسنادی، اعتبارنامه، ورقه اعتبار
اختیار، گواهی نامه، اعتبار نامه، استوار نامه
اعتبار نامه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید