اعتبار یافتن. [ اِ ت ِ ت َ ] ( مص مرکب ) ارزش یافتن. قدر و منزلت پیدا کردن : حریم گلشن کویت نشد نشیمن مانیافتیم دریغ اعتبار خار و خسی.اوجی نطنزی ( از ارمغان آصفی ).
مایه گرفتن ؛ حیثیت و اعتبار یافتن. پایه و منزلت گرفتن :پایه و مایه گرفت ، هم کف و هم جام اوپایه بحر محیط، مایه حوض جنان. خاقانی.سری میان سرها یافتن/پیدا کردن- داخل لیل و نهار شدن ؛ اعتبار یافتن. سر میان سرها آوردن.+ عکس و لینک