اعتبار یافتن

لغت نامه دهخدا

اعتبار یافتن. [ اِ ت ِ ت َ ] ( مص مرکب ) ارزش یافتن. قدر و منزلت پیدا کردن :
حریم گلشن کویت نشد نشیمن ما
نیافتیم دریغ اعتبار خار و خسی.
اوجی نطنزی ( از ارمغان آصفی ).

فرهنگ فارسی

ارزش یافتن . قدر و منزلت پیدا کردن

پیشنهاد کاربران

مایه گرفتن ؛ حیثیت و اعتبار یافتن. پایه و منزلت گرفتن :
پایه و مایه گرفت ، هم کف و هم جام او
پایه بحر محیط، مایه حوض جنان.
خاقانی.
سری میان سرها یافتن/پیدا کردن
- داخل لیل و نهار شدن ؛ اعتبار یافتن. سر میان سرها آوردن.

بپرس