ارزینه مند . ارزینگی. ارزینه داشت. ارزینه دار. ارزینه داشتن. ارزینه داری:اعتبار داشتن.
جادار. پادار. راه بلد: اعتبار.
محل داشتن ؛ اهمیت و اعتبار و جاه و مقام داشتن :
عیسی چه محل دارد جائی که خران باشند.
ابن یمین.
معنی اصطلاح - > حنا ی کسی [ پیش دیگری ] رنگ / رنگی داشتن
[ نزد دیگری ] ارزش و اعتباری داشتن