اعاره

لغت نامه دهخدا

اعاره. [ اِ رَ ] ( ع اِ ) رجوع به اعارة شود.

فرهنگ فارسی

اعارت: عاریت دادن، چیزی رابکسی بعاریت دادن
( مصدر ) عاریت دادن چیزی را بکسی بعاریت سپردن ایرمان دادن .
ماخوذ از تازی

فرهنگ معین

(اِ رِ ) [ ع . اعارة ] (مص م . ) عاریت دادن چیزی را به کسی ، به عاریت سپردن ، ایرمان دادن .

پیشنهاد کاربران

بپرس