اظواء

لغت نامه دهخدا

اظواء. [ اِظْ ] ( ع مص ) گول گردیدن. ( ناظم الاطباء ). اظواء مرد؛ احمق شدن وی. ( از متن اللغة ).

اظواء. [ اَظْ ] ( ع اِ )ج ِ ظاء، از حروف تهجی بر تذکیر و ج ِ آن بر تأنیث ظاآت است. ( از ذیل اقرب الموارد ). رجوع به ظاء شود.

پیشنهاد کاربران