فرهنگ فارسی
مترادف ها
اتو، اهن، اطو، فلز
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
اتو یک کلمه ترکی است از مصدر اوتمک، "، سوزاندن موهای ریزپرندگان ازجمله مرغ و. . . را اوتمک گویند. همچنین سوزاندن یاخواباندن پرزهای پارچه راهم اوتمک گفته اند. گویا "اوتو" را نخستین بار ما"تورکان" برای صاف کردن لباس ساخته ا یم.
... [مشاهده متن کامل]
🔸اوتوهای قدیمی بازغال چوب داغ می شده اند، یعنی داخل اوتو زغال ریخته و به آن شکل داغ می کردند، همچنین طریقه نشستن اوتو روی پارچه و خود اوت "آتش" هم درساخت این کلمه نقش داشته.
... [مشاهده متن کامل]
🔸اوتوهای قدیمی بازغال چوب داغ می شده اند، یعنی داخل اوتو زغال ریخته و به آن شکل داغ می کردند، همچنین طریقه نشستن اوتو روی پارچه و خود اوت "آتش" هم درساخت این کلمه نقش داشته.
اطوی شلوارش همیشه تیز بود
در رسم الخط قدیم به معنای منظم کردن لباس با حرارت ( اتو کشیدن )