اطناف

لغت نامه دهخدا

اطناف. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ طَنف و طُنف و طَنَف و طُنُف. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). تندی از کوه بیرون برآمده و آنچه برآید از کوه و سر کوه. ( آنندراج ). رجوع به کلمه های مذکور شود. || ج ِ طُنُف ، افریز دیوار یا آنچه از خارج مشرف بر بنا باشد و آن را کنة خوانند. و مجمع مصر آن را بر افریزی که بسیار نمایان باشد اطلاق کرده است که بفرانسه مارکیز خوانند. و مجمع شیخ محمد عبده طنف را بر محلی که امروز بالکن می نامند اطلاق کرده است. ( از متن اللغة ).

پیشنهاد کاربران