اطنابه
لغت نامه دهخدا
اطنابة. [ اِ ب َ ] ( اِخ ) نام زنی بود و ابن اطنابه پسر آن زن که شاعر بود. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). و عمروبن اطنابه پسر آن زن است. ( آنندراج ).نام زنی از بنی کنانةبن قیس بن جسربن قضاعة. و عمرو پسر وی شاعر مشهوری بود و نام پدر عمرو زید مناة بود.( از تاج العروس ). و رجوع به بلوغ الارب ج 2 ص 133 شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید