اطمینان کردن


معنی انگلیسی:
rely, trust

فرهنگ فارسی

( مصدر ) اطمینان داشتن .

مترادف ها

accredit (فعل)
به رسمیت شناختن، معتبر شناختن، اعتبارنامه دادن، معتبر ساختن، اختیار دادن، اطمینان کردن، مورد اطمینان بودن یا شدن

confide (فعل)
اطمینان کردن، سپردن، اعتماد داشتن به، محرمانه گفتن

فارسی به عربی

( اطمینان کردن(به ) ) فوض

پیشنهاد کاربران

♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_confide به معنای اطمینان کردن؛ با اطمینان رازِ خویش را با کسی درمیان گذاشتن؛ و جُزین
ا↙️
#هرداییدن ( hardāyidan )
یا:
#هرداستن ( hardāstan ) 👈 هرد ( ستاکِ برساخته از ریشه ی نیاایرانیِ - zrd به معنای قلب یا دل ) - - دا ( ستاکِ برساخته از ریشه ی نیاایرانیِ - dah به معنای گذاشتن، نهادن و قرار دادن ) - - ستن ( نشانه ی مصدر )
...
[مشاهده متن کامل]

( پایینِ صفحه را ببینید. )
🔺 نکته:
۱ - ستاکِ حالِ هَرداستن می شود هَردای . ( بسنجید با ویراستن —� ویرای . )
۲ - معنای تکواژ به تکواژِ هَرداستَن می شود دل نهادن یا دل گذاشتن.
۳ - بدل گشتن "ز" به "ه" در زبان های ایرانی و فارسی گاهی دیده می شود. توجه کنید:
ستیزیدن —� ستیهیدن
بازو —� باهو
▪️مثال:
۱ - او می دانست که همواره می توان به پدرومادر هَرداست ( اطمینان کرد، رازِ خود را گفت. )
۲ - به او گفتم که باید به یکی بِهَردایَد ( اطمینان کند ) و کمک بخواهد، ورنه به تنهایی نمی تواند از پسِ این مشکل برآید.
🔺توجه:
🔸 #confidence
🔸 #هردایش
یا: #هرداست
یا: #هردایند
۱ - مهندسان با هَردایِشی ( اطمینانی ) بالا می گفتند که کشتیِ تایتانیک توانِ دریاپیمایی در هر شرایطی را دارد.
۲ - هر آدمی می داند که نباید به هَرداستِ ( اطمینانِ، اعتمادِ ) مردم خیانت کرد، ولی گاهی پول هر اصلی را به چالش می کشد.
۳ - ما همه جوره به مدیرانِ بانک هَردایش ( اطمینان ) داشتیم، ولی آن ها از این هردایندِ ( اطمینانِ ) صددرصدِ ما سوءاستفاده کردند.
🔹 #confident مطمئن
🔹 #هردامند
یا: #هردایان
یا: #هردان ( کوتاه شده ی هَردایان )
▪️مثال:
۱ - من از مهارتِ او هَردامَند ( مطمئن ) بودم و می دانستم او رقیبِ خود را شکست می دهد.
۲ - او هَردان ( مطمئن ) بود که روشِ تازه ی بازاریابی اش نتیجه ی خوبی به بار خواهد آورد.
🔸 #confidential موردِ اطمینان، قابلِ اعتماد، رازگویانه
🔸 #هردامندانه
یا: #هردانی
▪️مثال:
۱ - او با لحنی هَردامندانه ( رازگویان، سرّی ) گفت که دشمنِ همیشگیِ خود را سَربه نیست خواهد کرد.
۲ - منشیِ او زنی است هَردانی ( قابلِ اعتماد، رازنگه دار ) و وفادار. ممکن نیست کارِ او باشد !
🔹 #confidentially به شیوه ای سرّی و رازدارانه
🔹 #هردایانه
▪️مثال:
۱ - باید با همه ی پرسش وپاسخ ها هَردایانه ( به روش های سرّی و مطمئن ) برخورد شود. هیچ سخنی نباید به بیرون درز کند.
۲ - او سرش را پایین آورد و هَردایانه ( رازگویانه ) گفت: "من هم آنجا بودم. "
🔸 #confidentiality
🔸 #هردایانگی ( هردایانِگی )
یا: #هردامندی ( هَردامَندی )
🔹 #confiding اطمینان کننده، ساده دل
🔹 #هرداینده
▪️مثال:
اخلاقِ هَرداینده ( اطمینان کننده ) به دردِ آن محیط نمی خورد. باید تودار می بودی و کم حرف.
🔸 #confidingness
🔸 #هردایندگی
🔹 #confidingly
🔹 #هرداینده وار
🔸 #self_confidence
🔸 #خویش هردایش ( خیشَردایِش —� در تلفظ )
یا: #خویش هرداست ( خیشَرداست —� در تلفظ )
▪️مثال:
او اگرچه کامیابی های زیادی در زندگی به دست آورده بود، ولی خویش هَردایشِ ( اعتمادبه نفسِ ) او در میانِ جمع همچنان پایین بود.
🔹 #self_confident
🔹 #خویش هردا ( خیشَردا —� در تلفظ )
🔸 #overconfidence اطمینانِ بیش ازحد
🔸 #بیش هردایش ( بیشَردایش —� در تلفظ )
یا: #بیش هرداست ( بیشَرداست —� در تلفظ )
🔹 #overconfident
🔹 #بیش هردا ( بیشَردا —� در تلفظ )
🔸 #confidant موردِ اعتماد ( اسم )
🔸 #هرداسته
▪مثال:
روزگاری او هَرداسته ی ( فردِ موردِ اعتمادِ ) شاه بود، ولی امروز در زندان روزگار می گذراند.
🔹 هم ریشه های جزءِ نخستِ #هرداستن و #هردایان در زبان های ایرانی:
اوستایی 👈 دل ➖ zered
فارسی میانه ترفانی 👈 دل ➖ dyl
پارتی 👈 دل ➖ zyrd
سغدی 👈 دل ➖ δrzy
سکایی 👈 دل ➖ ys�ra
آسی 👈 دل ➖ z�rd�
فارسی 👈 دل
پشتو 👈 دل ➖ zrė
بلوچی 👈 دل ➖ zird
کردی 👈 دل ➖ zil
سانسکریت 👈 دل ➖ hŕd
بنگالی 👈 دل ➖ hŗdaya
گجراتی 👈 دل ➖ hŗdaya
آلمانی کهن 👈 دل ➖ herza
یونانی 👈 دل ➖ kard�a
لاتینی 👈 دل ➖ cor
انگلیسی 👈 دل ➖ heart
پورواهندواروپایی 👈 دل ➖ ĝhrd
🔸 برای دیدنِ هم ریشه های جزءِ دومِ #هرداستن بروید به: #affair
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختیِ واژگانِ عمومی و تخصصی

خاطر جمع شدن از کسی و شک نداشتن به او

بپرس