اطمیسا

لغت نامه دهخدا

اطمیسا. [ اَ ] ( معرب ، اِ ) بلغت یونانی نوعی از بوی مادران باشد. گویند گسترانیدن آن در خانه گزندگان موذی را بگریزاند و آن را بعربی قیصوم خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( هفت قلزم ). برنجاسف. برنجاسپ.بوی مادران. بهندی مارکنده. ( الفاظالادویه ). مأخوذ از زبان یونانی ، قسمی از بومادران که بتازی قیصوم گویند. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به اطمیثا و قیصوم شود.

پیشنهاد کاربران