اطمر. [ اُ م ُرر ] ( ع ص ) اسب نیک رو. یا اسب آماده جستن. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). طِمِرّ. اسب جواد و بقولی اسب آماده جستن. ( از اقرب الموارد ).اطمر. [ اَ م َ ] ( ع ن تف ) جهنده تر.- امثال :اطمر من برغوث . ( یادداشت مؤلف ).