اطلاق فرمودن. [ اِ ف َ دَ ] ( مص مرکب ) اطلاق کردن. رها کردن. فروگذاشتن : شهوات و نهمات را طلاق داده بود و محظورات و محرمات را اطلاق فرموده. ( سندبادنامه ص 32 ). رجوع به اطلاق و اطلاق کردن شود.
فرهنگ فارسی
اطلاق کردن . رها کردن . فرو گذاشتن شهوات و نهمات را طلاق داده بود و محظورات و محرمات را اطلاق فرموده .