اطلاف. [ اِ ] ( ع مص ) بخشیدن رایگان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بخشیدن. ( ناظم الاطباء ) . عطا کردن بصورت بخشش و مجانی. ( از متن اللغة ). چیزی را به دیگری بخشیدن. ( از اقرب الموارد ). || ناچیز گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). هدر کردن و باطل ساختن چیزی. ( از متن اللغة ) . || باطل شدن خون دشمن. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). باطل کردن خون دشمن. ( ناظم الاطباء ). و گویند: ذهب دمه طَلْفاً و طَلَفاً و طلیفاً؛ ای هدر باطلاً. و ظاء هم لغتی است در این معنی. ( از متن اللغة ). رجوع به ظلف شود.
فرهنگ فارسی
بخشیدن رایگان . بخشیدن . بخشش و مجانی . چیزی را بدیگری بخشیدن . یا ناچیز گردانیدن .