اطط

لغت نامه دهخدا

اطط. [ اَ طَطط ] ( ع ص ) دراز. مؤنث : طَطّاء. ( از متن اللغة ).

اطط. [ اَ طَ ] ( اِخ )نام موضعی میان کوفه و بصره پشت مدینه آزر. ( منتهی الارب ). موضعی میان کوفه و بصره پس مدینه آزر. ( ناظم الاطباء ). اطط و اطد، شهری است بین کوفه و بصره نزدیکتر به کوفه. ( مراصد ). و یاقوت آرد: سرزمین میان کوفه و بصره نزدیک کوفه را اطط یا اطد خوانند و آن موضع در پشت مدینه آزر پدر ابراهیم ( ع ) است. ابوالمنذرگوید از اینرو بدین نام خوانده شده که در فرودگاهی از زمین است. ( از معجم البلدان ). رجوع به اطد شود.

اطط. [ اُطْ طَ ]( ع ص ، اِ ) ج ِ آطّ. ( ناظم الاطباء ) ( متن اللغة ). || ج ِ اَطّاط. ( متن اللغة ). رجوع به اطاط شود.

پیشنهاد کاربران