اطریفل گشنیزی

لغت نامه دهخدا

اطریفل گشنیزی. [ اِ ف َ / ف ِ / ف ُ ل ِ گ ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب )بگیرند پوست هلیله کابلی و پوست بلیله و آمله مقشر و هلیله سیاه و گشنیز خشک اجزاء متساوی ، و بعضی هلیله سیاه نمی کنند، مجموع کوفته و بیخته و بروغن بادام چرب کرده با سه چندان عسل کف گرفته بسرشند و بعد از دو ماه آن را استعمال نمایند و شربتی از یک مثقال تا دو مثقال یا سه مثقال بود. نافع است از جهت صداعی که از بخار معده عارض شود و قوت معده را تمام بدهد و بغایت نافع است جهت بخار چشم. ( اختیارات بدیعی ).

فرهنگ فارسی

بگیرند پوست هلیله کابلی و پوست بلیله و آمله مقشر و هلیله سیاه و گشنیز خشک اجزائ متساوی و بعضی هلیله سیاه نمی کنند مجموع کوفته و بیخته و بروغن بادام چرب کرده با سه چندان عسل کف گرفته بسرشند و بعد از دو ماه آن را استعمال نمایند و شربتی از یک مثقال تا دو مثقال یا سه مثقال بود نافع است از جهت صداعی که از بخار معده عارض شود و قوت معده را تمام بدهد و بغایت نافع است جهت بخار چشم .

پیشنهاد کاربران

بپرس