اطره


برابر پارسی: ( آطره ) بندِ چادر، چادربَند

لغت نامه دهخدا

( اطرة ) اطرة. [ اُ رَ ] ( ع اِ ) پَی که بر سوفار تیر پیچند. || تندی گرداگرد حشفه. || گوشت گرداگرد ناخن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). زه بن ناخن. ( غیاث اللغات ) ( بحر الجواهر ) ( مهذب الاسماء ). || طرف رگ ابهر. || خاکستر مخلوط به خون که بدان دیگ شکسته را لیسند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). ج ، اُطُر. || کناره سرخی لب ببروت موی. ( مهذب الاسماء ). || چیزی که در درون آن طعام گذارند. ( یادداشت مؤلف ).

پیشنهاد کاربران

( اطرة ) اطرة. [ اُ رَ ] ( ع اِ ) پَی که بر سوفار تیر پیچند. || تندی گرداگرد حشفه. || گوشت گرداگرد ناخن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . زه بن ناخن. ( غیاث اللغات ) ( بحر الجواهر ) ( مهذب الاسماء ) . || طرف رگ ابهر. || خاکستر مخلوط به خون که بدان دیگ شکسته را لیسند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . ج ، اُطُر. || کناره سرخی لب ببروت موی. ( مهذب الاسماء ) . || چیزی که در درون آن طعام گذارند. ( یادداشت مؤلف ) .
...
[مشاهده متن کامل]

منبع. لغت نامه دهخدا

آطره: چادربند، بندِ چادر