اطرافی. [ اَ ] ( ص نسبی ) مردم اطرافی ؛ مردم رهگذرو مردم بیگانه و غیرآشنا و ناشناس. ( ناظم الاطباء ). اجنبی. غریب. ج ، اطرافیها، و اطرافیها را در تداول عامه بر ملتزمان و ملازمان و نزدیکان کسی اطلاق کنند.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - شخصی که بکسی نزدیک باشد آنکه غالبا با دیگری تماس دارد . ۲ - رهگذر . جمع : اطرافیان .
فرهنگ عمید
مردمی که در پیرامون و دور و بر کسی باشند، نزدیکان و ملازمان کسی.