اطراغولیدیطس

لغت نامه دهخدا

اطراغولیدیطس. [ ] ( معرب ، اِ مرکب ) سیره. ( بحر الجواهر ). مرغکی خرد. صاحب ذخیره آرد: و بهتر و قوی تر از همه [مفتتهای حصاة] گنجشک است که او را بلغت یونانی اطراغولیدیطوس گویند و این گنجشکی است از جنس صعوه کوچکتر از همه گنجشکان و منقار او باریک است و رنگ او میان زردی و خاکسترگون است و بهر دو بال او دو خط است زرگون و بر دنبال او نقطه های سفید است و بیشتر در زمستان و زمینهای شوره پدید آید و در بنیاد دیوارها، و پریدن او اندک است برخیزد و باز خود نشیند و پیوسته دنبال می جنباند و صفیر می کند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). رجوع به صفراغون شود.

پیشنهاد کاربران