اطراح

لغت نامه دهخدا

اطراح. [ اِطْ طِ ] ( ع مص ) افکندن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). انداختن.( از اقرب الموارد ) ( غیاث اللغات از آداب الفضلا و منتخب ). دور انداختن. ( آنندراج ) . || دور کردن کسی یا چیزی را. ( از اقرب الموارد ). دور گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ): قالی کیف لی باطراح رجل هو یسایرنی منذ دخلت العراق. ( زیادبن ابیه از وفیات ابن خلکان ص 351 س 16 ).

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) دور انداختن .

فرهنگ عمید

افکندن، انداختن، دور انداختن.

پیشنهاد کاربران

بپرس