اطر


معنی انگلیسی:
ether

لغت نامه دهخدا

اطر. [ اَ ] ( ع مص ) مایل گردانیدن چیزی. ( از اقرب الموارد ). بخمانیدن کمان. ( تاج المصادر بیهقی ). مایل گردانیدن و خم دادن کمان و جز آن. ( ناظم الاطباء ). مایل گردانیدن چیزی و خم دادن کمان. ( منتهی الارب ). || پی پیچیدن بر سوفار تیر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). پی بر سوفار تیر بپیچیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || اِطار ساختن برای خانه. || ( اِ ) خم و کجی کمان و ابرو. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). تسمیه به مصدر است. ( ناظم الاطباء ).

اطر. [ اُ طُ ] ( ع اِ ) ج ِ اِطار. ( ناظم الاطباء ). رجوع به اِطار شود.

اطر. [ ] ( اِخ ) نام کتابی هندی در اشربه که بعربی نقل شده است. ( فهرست ابن الندیم ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) اتر
جمع اطار یا اطر نام کتابی هندی در اشربه که بعربی نقل شده است .

پیشنهاد کاربران

بپرس